زبورِ دل

زبورِ دل

اندر معنای زبور: نوشته یا کتابی را زبور گویند.
اما زبور دل!
هر دلی را زبوری است در این عالم، کاش زبوری ناب بنویسیم بهر دل خود

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۹ فروردين ۰۰، ۲۳:۳۵ - محسن رحمانی
    چه زیبا .

۶ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

رحلت عالم بزرگوار آقای مهدوی کنی

سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۳، ۰۴:۱۷

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:


درگذشت عالم رخنه ای است در اسلام،  که تا شب و روز در گردش است، هیچ چیز آن را جبران نمی کند.



درگذشت عالم بزرگوار،آقای مهدوی کنی را به محضر حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و تمامی مسلمانان تسلیت می گویم. و برای بازماندگان این عالم عزیز از خداوند طلب صبر می کنم.

ایشان نوری بودند از انوار الهی، روحشان قرین رحمت حضرت حق.

بخشش

دوشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۳، ۱۲:۳۹

امام علی (علیه السلام) فرمودند:

از بخشش اندک دریغ مدار، که محروم کردن از آن کمتر بود.



عید ولایت بر همگان مبارک


تولدت مبارک

چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۲

دارم می شنوم صدای گام هایت را

ای پاکیزه ترین خلق خدا!

ای هدایت گر دل های عاشق!

ای مهربان ترین امام من

تولدت مبارک

یا علی النقی (علیه السلام)




امام علی النقی (علیه السلام) فرمود:

هر که بر طریق خداپرستی محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبک آید، گر چه تکه تکه شود.



مولای من! دعا کن خداپرست حقیقی گردیم که این مصائب و ناله های ما نشان از خدا پرست نبودن ماست... .



طلب جان

يكشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۵۵
کاش معشوق زعاشق طلب جان می کرد

تا که هر بی سروپایی نشود یار کسی




هر کسی این روزها ادعای خدادوستی دارد و اینکه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دوست دارد و برای رضای او کار می کند، ولیکن آنچه در عمل می بینیم،  تناقضی است عظیم بر این مساله!

و سخن نیک به گمانم همان بیت اول کلام بود برای اینکه بفهمیم یار چه کسی است...





کاش معشوق ز عاشق طلب جان می کرد...

درد خود

پنجشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۳، ۰۹:۲۴

دارم از انبوه افکار به خود می پیچم

دردش از هزاران ضربه ی جسمی سهمگین تر است

درد نفهمیدن ها

درد غفلت ها

درد سر در گمی ها

درد نبود امامم

درد این نفس سرکش

خدایا!

اگر بکار امامم نمی آیم، مرا سریع از دنیا بگیر

مبادا وجودم بیشتر اسباب رنجش مولایم باشد.....


توهم علم

پنجشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۴

این خیل عظیم با توهم علم به دانشگاه می آیند

اما غافل از اینکه علم در درون خود انسان نهفته است و آن چیزی است که می جوشد و هدایتگر است

سطری بروی تابلو نوشته و آن را می نویسند

آن را حفظ می کنند و بی هیچ سطر جدیدی که متولد شده باشد و حاصل تأمل باشد، باز بر می گردانند!...

و چه خسران عظیمی دارند به جان می خرند این قشر دانشگاهی و حتی حوزوی ها...

عقل این پیامبر درون در زندان روتین دنیا اسیر است...

و چه غفلت ها داریم و می پنداریم عاقلیم!

دریغ که خود را به تباهی می کشانیم و می پنداریم در حال رشدیم...

آنچه ما را جلو می برد در خود ما نهفته است ولیکن در بیرون پی آن می گردیم و در نهایت به مرگ جاهلیت می میریم...


چه نیکو گفت حافظ:

آب کم جو تشنگی آور بدست    تا بجوشد آبت از بالا و پست