زبورِ دل

زبورِ دل

اندر معنای زبور: نوشته یا کتابی را زبور گویند.
اما زبور دل!
هر دلی را زبوری است در این عالم، کاش زبوری ناب بنویسیم بهر دل خود

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۹ فروردين ۰۰، ۲۳:۳۵ - محسن رحمانی
    چه زیبا .

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

دچار کن مرا

يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۱۶
اربعین شاید دلیل یادآوری و غفلت زدایی است...
اشک های پیرزن زائر حرم شاه عبدالعظیم حسنی امروز مرا بیدار کرد، در آن همهمه آمده بود دنبال چه؟
امروز قدم زنان در گلزار شهدا، در این فکر بودم که کجای زندگی من اثری ماندگار بوده برای آیندگان؟
چه کاری از من به جا خواهد ماند و روزی کسی مرا با آن یاد کند؟
این بیست و پنج سال عمر من چه برایندی داشته است؟
اشک در چشمانم حقله زد که کجا دقیقا ایستاده ام؟
احساس کردم در زمان گمشده ام و  و چند صباحی است که نیستم در عالم حقیقت
با خودم فکر می کردم که انفس آدم های زندگی چه بلاها که بر اثر نفس و اراده هایم نیاورده اند
چه اشک های بی دلیل...
چه زمان های بی گذر و عبور کرده و من غافل
خدایا! به حرمت شهیدانت که عشاقی بودند بی بدیل ما را ببر به مسیر عاشقی ات و دچار کن

هوای غربتی غریب

پنجشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۵۳

قدم می زدم در هوای نفس گیر تهران

آدم ها هم سرد شده اند و هم گرم

از درون گرم هستند با خودشان و در آسمان داغ اشک هایشان

اما از بیرون دست هایشان سرد است برای گرفتن دست همدیگر

چراغ پشت چراغ در این چهار راه های انتظار رفتن...

دلم یک دوست می خواهد

همانی که هزاران کیلومتر را با او قدم بزنی و هنوز هم حرف مشترک داشته باشی...


هوای تهران از سرب و دود آلوده نیست

این غربت غریب تهران را گرفته است...


Image result for ‫پیاده رو تهران‬‎


پ.ن: امروز دلم یک هم قدم میخواست برای پیاده روهای سرد تهران...