اگر می خوای قشنگی شو حس کنی...

تسلیت آقای من

آرام و قرار ندارد این دل
حزن تمام وجودش را در بر گرفته است
پیامبر
اسوه ی حسنه دیگر در دنیا نیست
و دست ها کوتاه شده از برترین نعمت خدا


دست ها عجیب می لرزد
دیگر کجا دست نیاز بلند کند
کجا؟
خانه ی هیچ کسی مثل خانه ی کریم اهل بیت
امام حسن مجتبی نمی شود

غم تمام دنیا را در بر گرفته است
ای مولای عصرم
یا صاحب الزمان
تسلیت آقای من

مسیر و دلتنگی

گاه دلتنگی های عجیب

انسان را از حرکت باز می دارد

و این یعنی

شاید مسیر باید کمی تغییر کند...

می سوزم از درون

دارم می سوزم از درون

این رنگ های دنیا دیوانه ام کرده

چشم هایم خوب نمی بیند روشنایی را

دلم تنگ است برای خنده ی صبح

دلم تنگ است برای خاک بازی های کودکی

دلم تنگ است

و هر سازی که می بینم

بد آهنگ است...

عاشقی دردسری بود...

عاشقی دردسری بود نمی دانستیم

حاصلش خون جگری بود نمی دانستیم

 

پر گرفتیم ولی باز به دام افتادیم

شرط، بی بال و پری بود نمی دانستیم

 

آسمان از تو خبر داشت ولی ما از تو

سهممان بی خبری بود نمی دانستیم

 

....