می روم

می روم

تو بمان

یک نفر باید جاده را همراهی کند.

میروم, حلالم کن

التماس دعا

این خانه امانت دست شما

خرابه ی دل

امشب سخن هر محفل
خرابه ی شام بود
من اما
داشتم به خرابه ی دلم فکر می کردم
که می خواستم به دست بانوی سه ساله ای بسپارم
تا آبادش کند...

بخوان ای مرثیه سرا
شرح آوارگی خود ما را
ما آواره شدیم نه آن آزاده ها




+امشب توفیق نصیبم شد، میهمان محفل مولا باشم.

کوبیدن در

سینه زنی های محرم را تو چه تعبیر می کنی؟
من
آن را کوبیدن در قلبم می دانم
شاید باز شود رو به معرفتت
یا حسین

تو را کم دارم

باش در کنارم

من تو را این روزها

کم دارم

....

زخم پیشانی

نزول یک باران

حیرانم

خسته و حیرانم
از همه جا رانده و در کویری افتاده
یک سال تلاش بی وقفه ام بر باد رفت
نمی دانم کجای قصه را مرور کنم

هر روز عید است

هر روزمان عید است

 اگر در آن روز گناهی مرتکب نشویم

+کُلُّ یَومٍ لا یُعصَی اللهُ فیهِ فَهُوَ یَومُ عیدٍ : هر روزی که در آن گناه نشود همان روز ، روز عید است. (امام علی (علیه السلام))

واژه های پاییزی

خود فراموشی

تو در من جریان داری
و خود فراموشی
چاره ی من است