زمستانی هستم در بهار
چهارشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۲۴
امشب دلم می خواهد تو باشی
و پا به پای واژه هایم
مثل اشک هایم بباری
دلم عجیب دلتنگ است
و من زمستانی هستم در بهار
وقتی شکوفه هایم را طوفان با خود برد...
امشب دلم می خواهد تو باشی
و پا به پای واژه هایم
مثل اشک هایم بباری
دلم عجیب دلتنگ است
و من زمستانی هستم در بهار
وقتی شکوفه هایم را طوفان با خود برد...
من امروز با این شهر دودی خداحافظی میکنم
شعرهای دلتنگی ام را تو بخوان
واژه های تنهایی مرا
اشک های نانوشته مرا
آغوشی که هر بار میزبان بغض های خفته ی دوستانش بود
من امروز بی خبر میروم
تو بیا و همراهم باش
....
چشمانم پی یک گمشده میگردد
و دلم آشوب است..