چند کلمه بیشتر نمی نویسی اما همین چند کلمه ات اشک را در چشمانم به بازی می گیرید ... شاید چون حرفایت برایم تکراریست ... تکرار لحظه ها و حرف های خودم است ... انگار با هر کلمه دنیایی از گذشته ام ؛ از لحظه هایی که در زمان حال دارم برایم تداعی می شود ... انگار خودمم که این حرف ها را می زنم ... و خودم هم به حال خودم می گریم... فقط برایت دعا می کنم ... انشاالله شهادت روزیت بانــــــــوی قلم ... انشاالله ...
پاسخ:
پاسخ: حرف هایم از جامی می جوشد که شکسته است... من نیز شهادت را برایت دعا می کنم.
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
بایــد لــــم بدی یه گــــوشه...
و جــریان زندگیــت رو فقـــط مــــرور کنی.
بعــدشم بگـــی:
"به سلامتــــــــی خــــودم که اینقـــدر تحمـــل داشتـــم.....!
من..