زبورِ دل

زبورِ دل

اندر معنای زبور: نوشته یا کتابی را زبور گویند.
اما زبور دل!
هر دلی را زبوری است در این عالم، کاش زبوری ناب بنویسیم بهر دل خود

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۹ فروردين ۰۰، ۲۳:۳۵ - محسن رحمانی
    چه زیبا .

۷ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

این جسم به نسیمی بند است

چهارشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۲۴

پیشانی ام تب می کند

صدای سرفه ها بلند می شود

و نای بلند شدنی نیست

این جسم به نسیمی بند است....

حجمی از غربت

چهارشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۵۰
دلم غم عجیبی دارد
از جنس ...
گاه هر چقدر هم که آدم اطرافت باشند
هیچ یک حجم عظیم این غربت را نمی فهمند
من دلم غم دارد
همین...

آغوش

شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۲۳
نفس هایم تند شده اند
اشک هایم جاری شده اند
قلبم بی قرار...
چشم هایم لبریز اصرار...
مرا در آغوشت میهمان کن
ثانیه ای
مرا در آغوشت میهمان کن



+این روزها دنبال شانه ای برای اشک هایم هستم....

نوشتن یک جنون

سه شنبه, ۸ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۰۷
به زودی هوای اینجا تغییر می کند
من در حال نوشتن یک جنونم....

+پانوشت: دعایم کنید


در خاک خوابیدم

سه شنبه, ۸ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۵۱

آن شب من در خیال خود در خاک خوابیدم

سرد بود

مثل هوای رفتن تو



+پانوشت دارد اما ننوشتنی...

فرو ریختم

سه شنبه, ۸ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۴۸
قلبم داشت کلون گلو را محکم می کوبید
عقل محکم پشت در را گرفته بود
اما تنها یک آه
تمام دیوارهای بنای بغض  در گلو را شکست
و من فرو ریختم
....




+شرح حال دو روز پیش من

جدایی از خود

سه شنبه, ۸ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۴۲
در التهاب جدایی از خود دچار شده ام
این روزها می دوم در هوای غبار آلود این شهر
نفسم می گیرد
هوای دلتنگی مرا عوض کن
با دستان گرمت در سرمای این هوای آلوده