زبورِ دل

زبورِ دل

اندر معنای زبور: نوشته یا کتابی را زبور گویند.
اما زبور دل!
هر دلی را زبوری است در این عالم، کاش زبوری ناب بنویسیم بهر دل خود

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۹ فروردين ۰۰، ۲۳:۳۵ - محسن رحمانی
    چه زیبا .

۱۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

جسم باهوش

شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۵۰

احساس درد دارم

شاید قلب من است

یا شاید روح من است

دوست پزشکم میگفت: "جسم خیلی باهوش است

روح که بهم بریزد, سریع میفهمد"

و چقدر روح من بهم ریخته است

که قلبم درد می کند....

حجم اندوه

شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۴۷
دفتری به دفترهایم اضافه شد
می بینی حجم اندوه دلم
چه بسیار است...

حجم تنهایی

پنجشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۲۰
میز رو به پنجره

و مهتاب رو به من

بساط سفره را روی میز پهن می کنم

حس غیر صمیمانه ای دارد

سفره را روی زمین پهن می کنم

سه ضلع دیگرش خالی است

حس غریبانه ای دست می دهد

تکه ای از نان را جدا می کنم و صبحانه ی شبانه ای می خورم

بعد دو لقمه

به گمانم سیر شده ام از حجم تنهایی

بساط سفره را جمع می کنم...




هوای دیوانه

چهارشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۰۱

شنیده ای می گویند:

"هوا دیوانه شده است"

 صبح آفتابی

ظهر بارانی

عصر آفتابی

شب بارانی

آن لحظه ها که روز آرام میشود

آسمان دیوانه می شود


و  فکر من وقتی

پی "فراق" ت از تو می رود

هوای دلم دیوانه می شود

و من

دیوانگی را دوست دارم

چون آنجاست که

رنگین کمان پیداست


+دلم عجیب دیوانه شده است...

ها های نور ماه تاب

چهارشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۰۹
ماه تاب دارد اتاق را روشن میکند
تمام تلاشش را بکار گرفته
این تاریکی را کم کند
صدای نجوایش آرامم میکند
میگوید 
آفتاب آمدنی است
و من اشک هایش را با دستمال کوچکم از روی شیشه پاک می کنم
چقدر دور و چقدر نزدیک است
صدای نفس های دلتنگی اش بین ستاره ها
دارد تن شهاب ها را به لرزه می اندازد
و من در سرمای این تاریکی دلخوشم به هاهای نور ماه تاب
و من هنوز دلخوشم...

آشوب

سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۴۶

حکمت برخی از کارهایت را نمی دانم

فقط می دانم

آشوب انداختن به دلم را خوب بلدی

آن بالا نشسته ای

نمی دانم از چه امتحان می گیری

که همیشه بهم میزنی هر چه می چینم

راز معمایت را عیان کن


+یا ظاهر یا باطن

اشک های قلم

سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۳۳

شنیده ای وقتی بغض گلو گیر می شود

اشک های قلم سرازیر می شود

حال من

دقیقا مثل اشک های قلم شده است

اما نفسی نیست ...

آشفته ام

پنجشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۵۴

آشفته ام

مثل آبی که در چهار جهت

می خروشد

و آن کسی که می داند

و می تواند بفهمد

میل و سمت و سوی قلب و بطن من کجاست

غایب شده از دیدگانم...


مفهوم غربت

پنجشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۴۶

مفهوم غربت را می دانی یعنی چه

یعنی همه هستن

ولی کسی

هم دل

تو نیست

و آن کسی که هم دل تو هست

همه راهی هست و لی

راه هم دلی با او بسته است...


تشکر

يكشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۰۲

سلام بر همه

از کسانی که در ختم حدیث شریف کسا برای سلامتی نویسنده ی وبلاگ ذره شرکت کردند، کمال تشکر را دارم، الحمدالله حادثه ی جزیی حادث شده بر ایشان رفع گردیده است.

به ویژه از دوستان

بی نشان

سرگشته

خاکیان خط شکن

دل نامه

عین صاد

پلک شیشه ای

سوران باغ آسمان

فرکانس

حرف دل

مقر موعود

ابوتراب



می توانید با دست های دعای لبریز استجابتتان اکنون دعایی برای بهبودی همسر نویسنده ی وبلاگ خاکیان خط شکن کنید.

اجرتان با خدا