زبورِ دل

زبورِ دل

اندر معنای زبور: نوشته یا کتابی را زبور گویند.
اما زبور دل!
هر دلی را زبوری است در این عالم، کاش زبوری ناب بنویسیم بهر دل خود

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۹ فروردين ۰۰، ۲۳:۳۵ - محسن رحمانی
    چه زیبا .

هنوز نمی دانم...

چهارشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۰۷

هلال ماه دارد می رود که مهتاب را در نیمه ماه به رخ آسمان کشد

و شش روز از میهمانی گذشت

هنوز نمی دانم از این خوان نعمت چه چیز را بردارم

هنوز نمی دانم روح بی تاب

تشنه ی کدام نوشیدنی این سفره است؟

هنوز نمی دانم

قلب ناآرامم

با کدام نعمت آرام می شود

ای ماه بندگی کمی راهنمایی ام کن

در هفتمین روز میهمانی آگه شوم به احوالم...



  • زبور دل

نظرات  (۱)

دکتر افشین یداللهی
مرز در عقل و جنون باریـــک است 
 
کفر و ایمان چه به هم نزدیک است 
 
عشق هم در دل ما سردرگم 
 
مثل ویرانی و بهت مــــــردم 
 
گیسویت تعزیتی از رویـا 
 
شب طولانی خون تا فردا 
 
 خون چرا در رگ من زنـجیر است 
 
زخم من تشنه تر از شمشیر است 
 
مستم از جام تهی حیرانی 
 
باده نوشیده شده پنهانــــی 
 
عشق تو پشت جنون محو شـده 
 
هوشیاری است مگو سهو شده 
 
 من و رسوایی و این بار گناه 
 
تو و تنهایی و آن چشم ســیاه 
 
 از من تازه مسلمان بگذر ، بگــذر 
 
بگذر ، از سر پیمان بگذر ، بگذر 
 
دین دیوانه به دین عشق تو شـــد 
 
جاده ی شک به یقین عشق تو شد 
 
مستم از جام تهی ، حیرانی 
 
باده نوشیده شده پنـــــــهانی   
 
پاسخ:
زیبا بود، سپاس

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی